سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کنار خیابان

-          بنویس « آب » جار بزن « نان تمام شد»

آن واژه های تلخِ دبستان تمام شد

بابا ، درخت ، داس ، کبوتر ، قفس ، «سکوت»

-         آقا اجازه ؟ دیکته هایمان تمام شد

یادش بخیر ، طعم لواشک ، غرور فقر

در جیب آن فرشت? شیطان تمام شد

فکر فرار ، ساعت یک ، امتحان سخت

با قرمز جریمه ، چه آسان تمام شد

- بنویس « گرگ آمد» و خط خورد خنده ها

با نقش? مچال? ایران تمام شد

- آقا ! اجازه؟ خون شهیدان چه می شود؟

آموزگار: هیس ، پسر جان! تمام شد

دیروزمان به دغدغ?« آب» و «نان» گذشت

امروز هم رسید به پایان ، تمام شد

شاید آن کتاب که «سارا» انار داشت،

دنیای عاشقان? انسان تمام شد

اما دلم خوش است که تقدیرِ تلخمان

با فالهای قهوه فنجان تمام شد

مانند مشق های شبم-بی خیالِ شهر-

این شعر هم کنار خیابان تمام شد

 

منبع: کتاب دادخواست صفحه183





برچسب ها : چرت و پرت  ,




درباره وبلاگ

جستجو

آمار


    بازدید امروز : 9
    بازدید دیروز : 56
    کل بازدید : 923580
    تعداد کل یاد داشت ها : 1623
    آخرین بازدید : 103/9/8    ساعت : 1:23 ص

دانشنامه مهدویت

دیگر امکانات